کنترل فشار روانی

ا تغييرات بدني كه در موجودات زنده به هنگام تحت فشار قرار گرفتن به وقوع مي ‏پيوندد به مقابله مؤثر و كنترل مناسب عامل فشار كمك مي‏كنند. مثلاً بخشي از تغييرات بدني كه به راحتي توسط ديگران قابل مشاهده است به واكنشهاي بخش خودمختار سيستم اعصاب مربوط مي‏شود و شامل گشاد شدن مردمكهاي چشم، افزايش ضربان قلب، آهنگ تنفس، پريدگي رنگ، شقي عضلات و... مي‏شود. به انسان يا حيوان كمك مي‏كند تا به نحوي مؤثر از خطرات احتمال جلوگيري كرده و صدمات را به حداقل برساند. همچنين افزايش هورمونهايي كه باعث بيشتر شدن قدرت دفاعي بدن در مقابل بيماريها مي‏گردند به هنگام فشار رواني به حفظ سلامت انسانها كمك مي‏كند.

در حالت كلي، فشار رواني يك تجربه عاطفي ـ هيجاني ناخوشايند است كه با مجموعه‏اي از تغييرات رواني، فكري، عاطفي و رفتاري همراه مي‏باشد. اين تغييرات در جهت تغيير واقعه از يك سو و كمك به شخص جهت سازگاري با آن از سوي ديگر عمل مي‏كنند. در واقع پاسخ بدن به محركهاي بيروني و يا دروني فشار رواني ناميده مي‏شود. بدن انسان در پاسخ به فشار از سه مرحله مشخص عبور مي‏كند: مرحله هشدار كه در آن شخص از وجود حادثه فشارزا آگاه مي‏شود، مرحله مقاومت كه در اين مرحله توانايي‏هاي بدني و زيستي بدن جهت مقابله با فشار بسيج مي‏گردد. در خيلي از موارد اين تغييرات بدني به كنترل شرايط فشارزا منتهي مي‏شود و مسئله پايان مي‏يابد. اگر به هر دليل شخصي نتواند در مرحله مقاومت، فشار رواني را كنترل نموده و يا با آن سازگار گردد مرحله فرسودگي فرا مي‏رسد كه با آسيب‏هاي جدي جسمي و رواني دنبال مي‏شود. در اين مرحله تغييرات بيوشيميايي و هورموني ايجاد شده در بدن به دليل مداومت در حضور، موجب كاهش توانايي نظام ايمني بدن در مقابله با ويروسها و ميكروبها از يكسو و كاهش مقاومت عمومي جسمي و رواني از سوي ديگر مي‏گردد. در نتيجه شخص به طيف وسيعي از بيماريهاي جسماني (از قبيل عفونت ها) و رواني (اضطراب و افسردگي) آسيب پذير مي‏گردد.

 

علل و منابع فشار رواني

به طور كلي فشار رواني داراي دو منبع اصلي است:

1)علل دروني كه به نوعي به خصوصيات شخصي انسانها مربوط مي‏شود و 2) علل بيروني كه به وجود حوادث ناراحت كننده در محيط زندگي شخص اشاره دارند.

علل دروني فشار رواني عموماً به ويژگي‏هاي شخصيتي، تجارب قبلي و شيوه‏ هاي فكري افراد مربوط مي‏شوند. تحقيقات روانشناسان نشان داده است كه بعضي از اشخاص به دليل خصوصيات شخصي خود، آسيب پذيري بيشتري نسبت به فشار رواني دارند. كساني كه در اغلب اوقات نگران، مضطرب، غمگين و نااميد هستند به هنگام وقوع يك مشكل بيشتر از ديگران احساس غمگيني و اضطراب مي‏كنند و فشار رواني بيشتري را تجربه مي‏كنند.

همچنين كساني كه طرز فكري‏شان بيشتر منفي گرايانه است و در جهان اطراف خود بيشتر ناكاميها و بدبيماريها را مي‏بينند و به اصطلاح نيمه خالي ليوان را بيشتر مورد توجه قرار مي‏دهند، آسيب پذيري بيشتري به فاشرهاي رواني دارند. افرادي كه به پيشرفت و موفقيت اهميت افراطي قايل مي‏شوند و هميشه خود را با ديگران در حال رقابت مي‏بينند نيز بيشتر از ديگران احساس فشار و استرس دارند. مثلاً دانش‏آموزي كه مي‏خواهد در همه دروس نفر اول كلاس بشود و از بقيه هم كلاسيهايش برتر باشد اضطراب و استرس بيشتري را تحمل خواهد كرد، به ويژه اگر چنين دانش آموزي رقبايي (واقعي و يا خيالي) براي خود داشته باشد. گرچه پيشرفت و موفقيت در حالت كلي پديده‏اي مثبت است، اما دادن اهميت افراطي به آن خود يك عامل فشار است. از سوي ديگر پيشرفت و موفقيت با نفر اول بودن يكي نيست. اشخاصي كه مي‏كوشند هميشه و در همه موارد نفر اول باشند به دليل تجربه ميزان زيادي از فشار و اضطراب، با كاهش توانايي تحمل روبرو شده و تحريك پذير مي‏گردند و در نتيجه روابط خانوادگي و دوستانه آنان با مشكلاتي همراه مي‏گردد. همچنين اين اشخاص براي جبران عقب ماندگي‏هاي خود و برنامه‏هايشان و پشت سر گذاشتن سايرين، از تفريحات و سرگرمي‏هايي كه موجب نشاط و آسايش و كاهش استرس و اضطراب مي‏گردد، چشم پوشي مي‏كنند و به مرور زمان زندگي خود را از وقايع و عوامل مثبت و لذت زا خالي مي‏كنند و در نتيجه معمولاً روحيه‏اي افسرده دارند. علل بيروني استرس و فشار فراوان است: تغيير مدرسه، ورود به سطح بالاتري از تحصيل (از قبيل ورود به دوره نظري)، تغيير دوستان، تغيير محله و نقل مكان به شهر يا محله‏اي جديد، سر و صدا، ازدحام، ترافيك. فوت عزيزان، اختلافات والدين، ايام امتحانات و... فقط نمونه‏ هايي از حوادث فشارزاي بيروني هستند.

 

آيا فشار رواني هميشه آسيب رسان است؟

فشار رواني در يك تقسيم بندي كلي به دو نوع كوتاه مدت و مزمن تقسيم مي‏شوند. فشارهاي كوتاه مدت معمولاً از شدت بيشتري برخوردار هستند و بيشتر ناشي از حوادث بيروني از قبيل تصدف، سيل، زلزله، جنگ و غيره مي‏باشند. فشارهاي مزمن معمولاً از شدت كمتري برخوردارند و بيشتر به عوامل دروني از قبيل شيوه‏ هاي فكري و صفات شخصيتي مربوط مي‏شوند. علي رغم خفيف بودن خود، فشارهاي مزمن آسي بيشتري توليد مي‏كنند چون براي مدت زمان بيشتري در زندگي شخص حضور دارند، مدت زماني كه شايد به سالها نيز برسد، مثلاً دانش آموزي را در نظر بگيريد كه در خانواده او بطور مداوم و مرتب اختلافات خانوادگي به وقوع مي‏پيوندد، يا دانش‏اموزي كه مي‏كوشد هميشه و در همه دروس و حوزه‏ها نفر اول باشد. چنين افرادي براي مدت زمان زيادي هميشه و در همه دروس و حوزه‏ ها نفر اول باشد. چنين افرادي براي مدت زمان زيادي در معرض فشار رواني قرار مي‏گيرند. براي تمايز استرسهاي شديد از استرسهاي خفيف به اين نكته توجه شود كه اگر استرس حيات و زندگي شخص را به خطر بياندازد شديد و در غير اينصورت خفيف محسوب مي ‏شود. مثلاً زلزله‏ چون حيات و زندگي انسانها را تهديد مي‏كند شديد و رقابت دائمي با ديگران چون زندگي را بطور مستقيم تهديد نمي‏كند خفيف در نظر گرفته مي‏شوند. اگر دقت شوداسترسهاي شديد معمولاً ماهيتي كوتاه مدت دارند و استرسهاي خفيف ماهيتي طولاني و مزمن. فشار چه شديد و كوتاه مدت باشد و چه ضعيف و بلند مدت، مجموعه مشابهي از تغييرات جسماني و رفتاري را ايجاد مي‏كند كه اين تغييرات اگر در كوتاه مدت بتوانند شرايط فشارزا را تغيير دهند، مفيد خواهند بود در غير اينصورت خود اين تغييرات به يك منبع جديد فشار رواني تبديل مي‏ شوند.

 

چگونه مي‏توان از وجود نشانهاي فشار در خود آگاه شد؟

اگر شما براي مدت زمان زياد و قابل ملاحظه‏اي تحت فشار رواني باشيد، تعدادي از علايم و نشانه‏ا را در خود تجربه خواهيد كرد: احساس تنش، افزايش ضربان قلب، تحريك پذيري، بي خوابي، درد گردن يا پشت، خستگي ، سردرد، ناراحتي‏ هاي گوارشي، يبوست و تكرر ادرار، افزايش و يا كاهش اشتها، دلهره و نگراني، اضطراب مداوم و بيقراري از جمله شايعترين اين نشانها هستند. وجود چند مورد از نشانه‏اي فوق براي مدت زمان زياد (مثلاً چند هفته تا چند ماه( نشان مي‏دهد كه شما تحت فشار قرار گرفته‏ ايد. البته عوارض فشار رواني به موارد فوق محدود نمي‏ شود چون فشار رواني باعث مي‏شود كه كاركرد تحصيلي و روابط دوستانه و يا خانوادگي نيز با مشكلاتي مواجه شوند چون فشار رواني معمولاً آستانه تحمل اشخاص را كاهش داده و تمركز و توجه را نيز برايش دشوار مي ‏سازد.

 

يك ابزار ساده براي ارزيابي سطح فشار رواني خود

متأسفانه در خيلي از موارد مردم از نقش فشارهاي رواني در مشكلات خود آگاه نيستند و شايد به همين دليل به فكر راه چاره‏اي براي آن بر نمي‏آيند. هشت پرسش زير به شما كمك مي‏كند تا از وجود فشار رواني در زندگي خود آگاه شويد:

1)     آيا حفظ آرامش و شوخي كردن برايتان امكان پذير است؟

2)     آيا زود از كوره در مي‏رويد؟

3)     آيا خوابيدن در شب برايتان مشكل شده است؟

4)     آيا احساس مي‏كنيد كه مسئوليت‏هايتان بيشتر شده است؟

5)     آيا نشانه‏اي جسماني فشار رواني را تجربه مي‏كنيد؟

6)      آيا علاقه خود به روابط اجتماعي را از دست داده ‏ايد؟

7)     آيا در تمركز بر تكاليف درسي خود دچار مشكل هستيد؟

8)     آيا ميل به مصرف سيگار يا موادي ديگر داريد؟

اگر شما به 4 سؤال از 8 سؤال بالا پاسخ مثبت داديد، در آن صورت به احتمال زياد شما تحت فشار رواني قرار گرفته ايد و براي كاهش آن بايد اقداماتي را به عمل آوريد.

انسانها وقتي در معرض فشار رواني قرار مي‏گيرند بصورت غمگيني و افسردگي، تنش و اضطراب و يا خشم و پرخاشگري نسبت به آن واكنش نشان مي‏دهند. در بخش های بعدی به هر كدام از اين حالات بطور مستقل پرداخته خواهد و راههاي مقابله با مشكلات ناشي از آنها نيز ذكر خواهد گرديد.


نظرات شما عزیزان:

محمدعلی قربانی
ساعت23:10---9 اسفند 1393
باسلام.ازتلاش هاواطلاعات مفیدجناب آقای دکتراقبالی درزمینه ی علمی سپاس گذاریم.سربلند باشید.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اجتماعی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 26 دی 1393برچسب:, | 22:36 | نویسنده : سید یوسف جلیل القدر |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.